دوشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۵۳ ق.ظ
یک سوال که تمنا دارم غیر متعصابانه، و فقط با درگیر کردن احساسات و منطق، پاسخ بدید. میتونید به صورت ناشناس شرکت کنید و باید عرض کنم که نظرات پس از تأیید نمایش داده میشود.
تأکید میکنم متعصبانه پاسخ ندید و صورتِ مسئله رو زیر سوال نبرید.|حتی شما دوست عزیز!|
سوال:
چه میشد اگر بر این باور میرسیدید که دنیای دیگری-بهشت و جهنم- وجود ندارد و هر آنچه تا بحال درمورد دنیای پس از مرگ و محشر و قیامت و غیره گفته شده، کذب بوده است.
چه تغیری در شما ایجاد میشد اگر؟؛ مسیر زندگیتون چقدر تغییر میکرد اگر؟؛ رنگ و لعاب زندگیتان چقدر تغییر میکرد اگر؟؛ پوشش؟؛ حرف زدن؟؛ رفتار؟؛ اعمال؟ و .......
تأکید میکنم هیچ استدلالی بر اینکه قرآن چه فرموده و پیامبران و معصومین چه گفته اند، لازم نیست. فقط نظر شما به عنوان یک انسان در این دنیاست که برای این مطلب مهمه.
لطفا شرکت کنید و پشت گوش نندازید.
تمام این ذهنخوانیهایی که اینجا قرار میدهم، در بخشی از مسیرِ حرکتم برای رسیدن به کمال، مدد رسان هستند. پس دریغ نکنید. علی یارتون.....
پینگاری:
پاسخ:
ممنونم از حضورت
سلام
فکر کردم میخوای بگی دیگه انجام نمیدم. عجب پارادوکسی میشد :)))
جالب بود مرسی. مخصوصا اونجاش که گفتی خوب که چی... D:
مرسی بابت نظرتون
سلام
واقعا تصور اینکه عذابی غیر از این دنیا وجود نداشته باشه، آرامش بخشه
دارم فکر میکنم که دین چقدر شما رو محدود کرده.... :))
واقعا همه چی میریخت به هم و سنگ رو سنگ بند نمیشد
سلام
نمونه کوچکترش رو داریم تو یه سری از جریانات زندگی میبینیم. واقعا دلسرد کننده ست
پاسخ:
عرض کردم مکه تهدید نکنیدD:
احسنت به روی ماهت
آره راست گفتی
پاسخ:
خیلی چی؟
پاسخ:
الان هم زیاد ناراحت نباشید. روزهها کفاره داره و نمازها هم بنداز گردن پسرت.... ممنونم از نظرتون
خیلی هم ممنون بابت نظرت...
دیدگاهتون منو یاد کتاب آداب نماز امام خمینی انداخت. خیلی جستجو کردم تا عین جملاتشون رو پیدا کنم براتون بفرستم. نتونستم.
سعی کردم خودم بنویسمش دیدم دارم بیراهه مینویسم....
میگردم و تقدیم میکنم حامد جان.
ممنونم از نظرت
پاسخ:
هرکسی این جمله رو مینوشت باور پذیر بود برام اِلا شما :|
البته جهنمیکه روی زمین ساختیم، ممکنه اثراتی به جا بذاره. اما جهنمیکه وعده ش داده شده، اطلاعاتی درمورد اثراتِ بعدیش نداریم مش مهدی.
ممنونم از حضورت
دستتون درد نکنه :)
پاسخ:
غمگین شدم برات... :|
پاسخ:
چه عالی! چقدر جسورانه!
سلام
یعنی انسانیت
سلام
شما از هر اشارهای که میکنید، باید کامل ترینش رو در نظر بگیرم.
عاشق شدن
لذت بردن.
عمیق که نگاه کنم میبینم واقعا این یعنی همون زندگیای که باید الان هم باشه (که در خودم هنوز ندیدم)
مرسی هلما خانم
به قول یه بزرگی که همشهریهای شما هم بود و میگفت: آدم باید آدم باشه. همین و بس.
پاسخ:
برای تو هم غمگین شدم :|
پاسخ:
یعنی درست زندگی کردن. ممنونم از حضورت
پاسخ:
مشکل از بیانه. مرورگرت رو عوض کن. من مجبور شدم مرورگرم رو عوض کنم. کوکیهات رو پاک کن و ....
پاسخ:
چقدر جامع و کامل:)) ممنونم
پاسخ:
@واران
پاسخ:
چه خوب که از روی هیجان پاسخ نمیدید :)
:))
این واکنشتون منو به خنده انداخت.. ببخشید لطفا سوء برداشت نشه. D:
حق تعالی تو سوره یس درباره روز قیامت فرمودن :فالیوم لا تظلم نفس شیئا و لا تجزون الا ما کنتم تعملون؛ پس امروز بر کسی ظلمینمیرود و به چیزی جز اعمالتانپاداش داده نمیشوید .
همان گونه که پیداست آیه مزبور صریح است در این معنا که
جزای هر عمل انسان نفس همان عمل است؛ نه این که عمل یه چیز باشه و جزا یه چیز دیگه. . در حقیقت یه چیز است که به اعتباری عمل و به دیگر اعتبار جزاست . (کتاب گام نخستین - توجه به تبعات اعمال و ترک گناه- رابطه بهشت و جهنم با اعمال انسان)
ما در قیامت با خود اعمالمان سروکار داریم و نفس آنها را مشاهده میکنیم ، اگر خوب و زیبا باشند اساس تنعمات اخروی ما و اگر بد و زشت باشند پایه ناراحتیها و عذابهای اخروی ماقرار میگیرند . نهایت امر آن که : اعمال انسان دارای دو صورت است : یکی ملکی که فانی و زودگذر است ؛ و دیگری ملکوتی که باقی و زایل ناشدنی است . ما در دنیا با صورت ملکی آنها آشنا و از صورت ملکوتی شان بی خبر هستیم ، ولی در قیامت و همچنین در برزخ ، از صورت ملکی آنها خبری نیست و ما آنها را فقط با چهره ملکوتی شان مشاهده میکنیم ، اگر زیبا باشند ، نعیم ما هستند و اگر زشت باشند ، جحیم ما خواهند بود ............................
{همهی فرمایش شما هم درسته ولی من خودم خواستم و عرض کردم که بدون در نظر گرفتن منطق وجود دنیایی دیگر. قطعا به همین دلیله که دوستان اینطور پاسخ دادن :) }
پاسخ:
الهی آمین
پاسخ:
@دوستان
سلام و خوش آمدید! :)
قصد داشتم بگم -نعوذوابالله- فرض کنیم خدا و پیغمبری هم نیست. که نمیشد . البته میشد ذهن رو سیّال تر کردا و اینگونه سوال رو پرسید ولی خوب ترجیح دادم روح کسی رو تا این حد آزار ندم:)
و ممنونم از حضورتون و اشارتون به اینکه "خصوصیات آدمها اغلب با نگاه آخرتی شکل میگیره"
استاد منظورم بسنده کردنتون به یه جمله بود :)
خوب یه بحث، بحثِ انسانیت و رفتار اجتماعیه و یکی هم رفتارهای فردی و درونی و اعمالیه که توسط دیگران دیده نمیشن.
من خودم فکر میکنم در چنین شرایطی "آدم(ع)" هم حتی برای خوردن سیب به چالش کشیده نمیشد.
پینوشتتون رو چشمام. قبولش دارم
پاسخ:
بسیار هم عالی
سلام استاد گرامی!
ممنونم از بذل توجهتون:)
با بدو بدو بی نهایت موافق ترم خودم.
دیروز کتابی از یه دوست هدیه گرفتم که شگفتزدهم کرد. به این دلیل که از زبان رهبر در سخنرانیای در سال 1351 در هیئت امام حسین (ع) ، خیلی گذرا، انگار به سوال بنده جواب داده بودند. (پاسخ به این دیدگاه شما به زودی تکمیل خواهد شد.......)
بعد از یک روز سلام مجدد.
عین جملهی رهبر در سال 1351:
من اگر معتقد باشم که خدا بعد از این زندگی، دیگر حسابی و کتابی و چیزی برای من نخواهد داشت، یک جور زندگی میکنم؛ اگر معتقد باشم که نه، حساب و کتابی هست، یک جور دیگر زندگی میکنم. غیر از این است؟ شما هم اگر همه تان بدونید واقعا قیامتی نیست، خوب یک جور دیگر زندگی میکنید؛ اما اگر بدانید که قیامتی هست، یک جور دیگر زندگی میکنید. پس اعتقاد به قیامت، اعتقاد به حساب و کتابِ بعد از مرگ، اعتقاد به اینکه خدای متعال میزان عمل دارد و اعمال را میسنجد و "لایعزب عنه مثقال ذرّة" (سوره سبأ آیه 3 «... هموزن ذره ای، از وی پوشیده نیست...») یا هر کسی هر کار کوچکی هم بکند، آنجا مجازاتش را میبیند، (سوره زلزال آیه 8) در زندگی شما نقش دارد؛ جهت بخش زندگیست، یک راهی را پیش روی شما میگذارد؛ .....
سلام چقدر دیدگاهتون درمورد مادیات برام جالب بود.
یادم نیست دقیقا کجا و از کی خونده بودم که نوشته بود خدایا من بهشت تو را نیمخواهم اگر لبخندت نباشد. بهشتت را نمیخواهم اگر دوستم نداشته باشی. بهشتت را نمیخواهم اگر با من مهربان نباشی.(یه همچین مضمونی داشت نوشته)
جالبش اینه که میگه ممکنه من هزاران کار خوب انجام بدم که مستحق بهشت باشم اما ممکنه که تو از من رنجیده خاطر باشی. و یه جا دیگه ش گفته بود حاضرم همهی اعمال خوبم رو بدم و بهشتت را از دست بدهم در عوض لبخندت را از من نگیری
پاسخ:
آره واقعا این یه دونه ش دردناک تره. اینکه بفهمیتمام ظلمهایی که به ما شده بی جواب میمونه.
پاسخ:
درود بر شما با این دیدگاهتون
یه مزرعه دارید و باید تو اون مزرعه کِشت کنید. یه سری جریانات وجود داره. شما بذر میپاشی. زمین هم با بذر شما تغذیه میکنه و هم به شما ثمر میده. غیر از زمین پرندگان هم میان و درصدی از بذر اولیه شما رو تناول میکنن. بعد آفت میاد سراغ مزرعهی شما. و .... خلاصه اینکه از وقتی که بذر جوونه بزنه تا وقتی که بخواد به ثمر برسه و شما برداشت کنید، یه عالمه اتفاقات میفته و یه عالمه درگیریها دارید.موش و سوسک و باد و بارون و ......
حالا فرض کنیم نیت شما از پاشیدن بذر فقط تغذیه زمین باشه . و یا نیتتون اینه که پرندهها بیان بخورن. اصلا قصدتون کاشت نبوده. بعد آفت بزنه و شما هم کاری به آفات نداشته باشید. یا اگر هم بخواید سم پاشی کنید یه جوری سم پاشی میکنید که روی رشدِ بدِ محصولتون تاثیر میذاره. یا بهتره بگم روی رشد، تاثیر منفی میذاره. میخوام بگم یه جور بلاتکلیفی و بی هدفی. تهش هم یا محصول میده و یا نمیده اصلا براتون مهم نیست. انقدر ازش استفاده نمیکنید تا بپوسه و سال بعد بشه و روز از نو، روزی از نو...... دو سه فصل رو محصولی کار میکنید که نمیخواید برداشتش کنید و یا اصلا براتون مهم نبوده که به ثمر برسه. نیتتون فقط کشاورزی بوده بدون در نظر گرفتنِ وقتِ برداشت.
حالا یه سری جنگ هم داری. جنگ با پرندگانی که وقتی سر زمینت نیستی میان سراغ محصولت. نا عادلانه ست. یا آفاتی که بدون اطلاع شما به ریشه حمله کردن. و یه عالمه از این موارد. بارون بی موقع . آفتاب شدید بی وقت. اینها هم بی عدالتی هستن دیگه. میخوام بدونم این همه تلاش برای چیه وقتی محصولش رو نمیخوای؟ یا اصلا رجوع کنیم به سوال اولم. فرض کنیم به این اعتقاد برسیم که اصلا محصولی قرار نیست داشته باشیم. خوب؟ میوهای نداریم. گندمیقرار نیست دیگه رشد کنه هرچی تو کتابا گفتن دروغ بوده. باز هم تلاش میکنید و با طبیعت و شرایط آب و هوایی و پرندگان و آفات میجنگی و به کشاورزیت ادامه میدی یا...چی؟
ببینید بهشت و جهنم وجود داره و بحثی درِش نیست. چون از روز ازل تو ذهن بشر گنجانده شده. گاهی فراموش شده و پیامبری اومده و گوشزد کرده و رفته. (که مثلا بابا اینطوریا هم نیست که بزنی و در بری که....یه جایی هست که باس جواب پس بدی)
ملکهی ذهن ما شده و مثل گوشت و خون و پوستمون شده جزو لاینفک زندگی و بینش ما. برای همین برای انجام یه سری کارها ما مجبوریم به عاقبت کار هم فکر کنیم. اون عاقبت کار هم دنیاییه، هم ماورایی.
حالا من میگم اگر اون دنیا نباشه.
بتونیم از گوشت و پوستمون جداش کنیم. دیگه ملکهی ذهنمون نباشه، باز هم انسانیت وجود خواهد داشت؟ وقتی "معاد" نباشه. قطعا نبوت میره زیر سوال. دیگه امت یه پیامبر از چه چیزی باید حساب ببرن؟ ترس از جلال خدا و عِقاب، چطور حاصل میشه؟ نمیشه. پس اگر نبوت نباشه، عدل نیست. عدل نباشه یعنی انسانیت نیست. عدل هم نباشه یعنی امامت نخواهد بود. اینها اصول دین ما هستن دیگه.وقتی اینها نباشن و یقین پیدا کنی که همش کذب بوده، پیرو چی میمونی؟ وجدان خودت؟ وجدانت رو چی تامین و آروم میکنه؟ اینکه بدونِ توجه به عقاب،جزا و یا پاداش، تو این دنیا انقدر خوب باشی... چی تامینت میکنه؟
مرسی:)
خوب بود
پاسخ:
مرسی برادر گُل گفتی... متاسفانه این یه واقعیته
پاسخ:
فکر کنم میشدیم مثل علفهای هرز بی مصرف
نه خوب بود توضیحتون.
فکر کنم یه فیلم سینمایی با این مضمونی که گفتید دیدم. یه عده شده بودن پلیس و یه عده مجرم و همدیگه رو میکشتن و .....
ببینید اگر مثل شما اعمالشون با توجه به وجود بهشت و جهنم، صورت بگیره و بعد واقعا معلوم بشه که همچین چیزی وجود نداره، بی شک یه تغییراتی تو زندگیشون رخ میده.
شخصا قبول ندارم یه سریها رو که مین ، نه زندگیمون تغییری نمیکنه. پس به نظرِ من اینطوریه که اصلا همین الانش هم توجهی به بهشت و جهنمیکه خداوند وعده ش رو داده، ندارن/
یه ذره درکش برام سخته اونایی رو که میگن تغییری نمیکنیم.
باید بشینیم با هم درمورد اون نقطه از زندگیتون که پیش از یک سال پیش و بعد از اون رو شکل داده، حرف بزنیم. فکر کنم اغلب ما یه نقطهی این شکلی داریم...
خوب آنچه که در درون ماست ذات پاک خداست. و هر آنچه که غیر از ذات پاک الهیه، از برون ما سرچشمه میگیره....
به نظرم همه تغییر میکنن. شاید تا مدتها گیج و منگِ این باشن که عه واقعا هر آنچه که تا الان میدونستیم، کذب بوده؟؛ اما بعد از مدتی به حالت عادی بر میگردن و انسان گونه زندگی میکنن و حس میکنم کم کم در موقعیتهای مختلف، آنچه که درمورد بهشت و جهنم معتقد بودند رو فراموش میکنن و در طولانی مدت بشر، اینی نخواهد بود که هست.
پاسخ:
نه منظورم این بود که آدمها خوب میتونن خودشونو با شرایط وقف بدن. شاید بر فرض محال اگر ادعا بشه و ثابت بشه که دنیای دیگهای وجود نداره، مردم برن تو شوک، اما بعد از یه مدت که بگذره باز روال عادی زندگیشونو از سر میگیرن با این فرق که دیگه اعتقادی به دنیای دیگه ندارن......
پاسخ:
چه بسیار هم عالی:)
پاسخ:
اشاره خوبی کردید به فرضی که روی سوال بود. چون فکر کنم بعضی از دوستان توجهی بهش نکردن :)
پاسخ:
علیک سلام:))
چیزی که فکرم رو درگیر میکنه رو در قالب یه سوال میپرسم. مسئلهی پیچیدهای نیست.:)
اینطوری با آدمهای اطرافم هم آشنا تر میشم.
خودم این سوال رو خیلی دوست داشتم اما پیشبینیم نسبت به دیدگاه دوستان صد درصد غلط بود.
یعنی با توجه به اندک شناختی که نسبت به دوستان داشتم، برای هرکدوم یه جوابی پیشبینی کرده بودم که غلط از آب در اومد.
جواب خودم رو هم مینویسم و نظرات این پُست رو غیر فعال میکنم.